به گزارش سرویس اخبار فناوری رسانه رادیو فناوری ،
قبل از اوبی وان کنوبی راه اندازی شد دیزنی پلاس در ماه مه، من در مورد انتشار قریب الوقوع نمایش نوشت.
من معتقد بودم که به هر دلیلی، اوبی وان کنوبی مانند آخرین امید برای جنگ ستارگان تحت عنوان دیزنی. بعد از یک سه گانه دنباله دار غیر منسجم، برخی از اسپینآفها و تعداد انگشت شماری از برنامههای تلویزیونی متوسط، همه اشتیاق من به جنگ ستارگان را از دست داده بود.
اوبی وان کنوبی آخرین جایگاه برای طرفداران جنگ ستارگان من بود.
علیرغم اینکه تقریباً از تمام خروجیهای جنگ ستارگان دیزنی خوشم نمیآید، احساس میکردم که اوبی وان کنوبی در «خوب» بودن، موقعیت مناسبی دارد. مخاطرات یک نمایش متمرکز بر چنین شخصیت کلیدی – همراه با پتانسیلی که سریال برای پر کردن شکاف بین پیش درآمدها و نسخه های اصلی داشت – زمینه را برای نوع جدیدی از نوستالژی جنگ ستارگان ایجاد کرد. بچههایی که در پیشدرآمدها بزرگ شدهاند، اکنون بزرگسال هستند – آیا آنها سزاوار خدماتی نیستند که دیزنی در دهه گذشته ارائه کرده است؟

موزس اینگرام یکی از به یاد ماندنی ترین شخصیت های جدید تاریخ جنگ ستارگان را خلق کرد.
دیزنی
من اینطور فکر کردم. اما من همچنین بر این باور بودم که نمایش پتانسیل این را دارد که میانه جدیدی را اشغال کند. چیزی که نه تنها برای طرفداران جدیدتر جنگ ستارگان، بلکه همه طرفداران میدونی چیه؟ در بیشتر موارد، دقیقاً همین طور بود.
اوبی وان کنوبی… عالی بود؟
مطمئناً، بازیگر نقش لیا برای بازی در نقش یک دختر 10 ساله خیلی جوان به نظر می رسید. مطمئناً، او بخشی از یکی از خنده دارترین صحنه های تعقیب و گریز ناخواسته در تاریخ تلویزیون بود.
و مطمئن (قول میدهم این آخرین اطمینان من است) با آگاهی از اینکه لیا، لوک و اوبی وان همگی از رویاروییهای نمایش جان سالم به در خواهند برد، ریسکها کاهش یافت.
اما علیرغم همه این اطمینانها، بر خلاف همه شانسها، اوبی وان کنوبی همچنان توانسته بهترین برنامه تلویزیونی باشد که دیزنی از زمان خرید Star Wars تولید کرده است.
شاید جالبتر این باشد که به غیرممکنها دست یافت: (تقریبا) همه طرفداران جنگ ستارگان را خوشحال کرد.
سلام!
اکثر هواداران دارای عناصر سمی هستند، اما طرفداران جنگ ستارگان جزو سخت ترین ها هستند.
من گمان میکنم به این دلیل است که جنگ ستارگان آنقدر گسترده است، آنقدر در همه جا با تاریخچههای شخصی افراد در هم آمیخته است که امکان آشتی دادن با آن وجود ندارد. هرکس نقش خود را در جنگ ستارگان دارد، ایده خود را از آنچه باید نشان دهد. من آخرین جدای را دوست داشتم زیرا به من نشان داد که جنگ ستارگان می تواند خود را دوباره اختراع کند، جنگ ستارگان می تواند انتخاب های جالبی داشته باشد، در سایه های خاکستری عمل کند. دیگران از The Last Jedi متنفر بودند، زیرا احساس می کردند خیانت به شخصیت هایی است که با آنها بزرگ شده اند.

آناکین اسکای واکر چند بار در این نمایش ظاهر می شود.
لوکاس فیلم
شاید بهترین تعریفی که میتوانم به اوبی وان کنوبی بدهم این است که بیشتر طرفداران جنگ ستارگان – به غیر از نژادپرستانی که بعد از موزس اینگرام آمدند – از آن لذت بردند. تقریبا در سراسر هیئت مدیره.
ایوان مک گرگور در نقش اوبی وان نقش مهمی در این امر دارد. اجرای او، که به طور گسترده به عنوان نقطه اوج در پیش درآمدها در نظر گرفته می شود، در نمایش عالی است. مک گرگور دارای یک کاریزما و آسیب پذیری است که جنگ ستارگان را حتی در بدترین حالت آن بالا می برد. وقتی اوبی وان دچار بحران اعتماد به نفس می شود باور می کنید. زمانی که او بر شک و تردیدهای خود غلبه می کند و به این مناسبت دست می زند، احساس می کنید که به مبارزات او متصل شده اید و احساس می کنید که احساس آرامش می کنید.
اما من فکر می کنم Obi-Wan بیشتر به این دلیل موفق است که دو پایگاه متمایز از طرفداران جنگ ستارگان را به طور یکپارچه به هم متصل می کند. بهترین پیش درآمدها – زیباییشناختی آن، مک گرگور – را میگیرد و آن را با جاودانهترین بخش سهگانه اصلی ترکیب میکند – Vader به عنوان یک شرور غیرقابل جبران و قدرتمند که باید به هر قیمتی از او ترسید.
با وجود آن دو عنصر، اوبی وان کنوبی، علیرغم ایراداتش، فقط آثار. دوئل های شمشیر نوری که به طور خلاقانه طراحی شده بود بین این دو بسیار عالی بود.

ممکن است بخواهد آنی را ثابت کند.
لوکاس فیلم
اما بازی دارث ویدر شاید بزرگترین نقطه قوت نمایش باشد. در بخشهای میانی نمایش، او مانند یک شرور ماورای خشونتآمیز قاچ میکند – و این فوقالعاده هیجانانگیز است. فکر نمیکنم ویدر هرگز به این اندازه احساس ترسناکی نداشته باشد. با این حال، ناامنیهای او احساس خامی میکند و در پایان – ماسکش آسیب دیده، بدنش شکسته است – شما یک حس واقعی از اینکه او با چه چیزی دست به گریبان است و چقدر دور شده است، دریافت میکنید.
نیاز دیزنی برای پر کردن بیپایان شکافهای فراروایت سختافزاینده جنگ ستارگان، همیشه عجیب بوده است. کیهانی که زمانی الهامبخش و غولپیکر بود، به کوچکی یک گلوب برفی تبدیل شد. اما اوبی وان کنوبی احساس میکرد که داستانی ارزش گفتن دارد، داستانی که بافت پیوندی ایجاد میکند که همه طرفداران جنگ ستارگان میتوانند با آن طنیناندازی کنند. داستانی که همه – با ایده های منحصر به فرد خود در مورد آنچه که جنگ ستارگان باید داشته باشد بودن – می تواند پشت سر بگذارد.
این به خودی خود یک دستاورد بزرگ به نظر می رسد.
این مطلب از رسانه های بین المللی معتبر جمع آوری بطور خودکار شده و رسانه رادیو فناوری نقشی در تهیه و تالیف انها ندارد. رادیو فناوری تابع مقررات و آرمانهای جمهوری اسلامی ایران است بنابراین اگر این مطلب نیاز به حذف و یا ویرایش دارد به ما اطلاع دهید.